خلاصه
روز پر حادثه یایچی اوریگوچی توسط یک خارجی تنومند و تنومند قطع می شود که جلوی در خانه او ظاهر می شود و شروع به در آغوش گرفتن او می کند. مرد خود را مایک فلانگان معرفی می کند و یاچی به سرعت متوجه می شود که مایک بیوه ریوجی، برادر دوقلوی کوچکترش است. از زمانی که ریوجی یک دهه پیش به کانادا رفت، یاچی چیزی در مورد او نشنید جز اینکه با یک خارجی ازدواج کرد و یک ماه قبل درگذشت. در حالی که یایچی از کل وضعیت نگران است، دختر جوانش کانا از ایده داشتن یک عموی همجنسگرای کانادایی کاملاً هیجان زده است. عدم درک کانا از دیدگاههای اجتماعی ژاپنی در مورد همجنسگرایی باعث میشود که یایچی در مورد تصورات از پیش تعیینشدهاش تأمل کند. و همانطور که مایک به ماندن با خانواده ادامه می دهد، یاچی به تدریج بیشتر در مورد برادر شوهرش می آموزد و گذشته خود را با ریوجی به یاد می آورد.