خلاصه
دنیای بیرون باید خیلی هیجان انگیز باشد! پرنسس ونسا، پادشاهی ولزمبورگ، یک روز ملکه خواهد شد و او یک زندگی بدون آزادی را سپری کرده است. حتی زمانی که او برای انجام وظایف سلطنتی خود از نیویورک بازدید می کند، تنها کاری که می تواند انجام دهد این است که به زیبایی لبخند بزند و به برنامه سخت خود پایبند باشد. او به عنوان یک زن جوان 20 ساله از زندگی محدود خود خسته می شود، اما با کمک یکی از دوستانش موفق می شود برای چند روز فرار کند. قدم زدن در این شهر هیجان انگیز، خوردن غذاهای ناسالم و عاشق شدن... همه برای اولین بار. اما ساعت همچنان تیک تاک می کند و زمان او به زودی تمام می شود!