خلاصه
ایبا، محقق جوان با روحیه تاریخی، در حالی که در سفری تنها برای مطالعه جاده ابریشم باستانی است، ناپدید می شود. یک سال بعد دوست دخترش، کیوکو، راهی جاده ابریشم میشود تا سرنخهایی پیدا کند که به کشف راز ناپدید شدن ایبا کمک کند. هنگامی که او می رسد، او جذابیتی را که به ایبا داده بود برای محافظت می یابد و لحظاتی بعد در گرداب سیاهی مکیده می شود و از هوش می رود. کیوکو از خواب بیدار می شود تا خود را در مکانی بسیار متفاوت بیابد و متوجه می شود که ایبا نه تنها زنده است بلکه یک برده جنگجو در دوران سلطنت چنگیز خان در قرن سیزدهم مغولستان است! در نهایت، زمانی که ایبا و کیوکو دوباره به هم می رسند، متوجه می شوند که یک سری سرنوشت، ظالمانه تر از آنچه قبلاً تحمل کرده اند، در انتظارشان است...