خلاصه
این جلد شامل دو داستان غیر مرتبط است. پوپویا: ساتو اوتوماتسو استاد تنهایی ایستگاهی کوچک در هوکایدو است که در انتهای خط در دهکدهای کوچک با جمعیتی مسن قرار دارد. این ایستگاه در بهار آینده تعطیل می شود و او با آن بازنشسته می شود. یک شب در آخرین زمستانی که او در ایستگاه کار می کند، برخورد با دختری جوان آغاز وقایعی است که او را در مورد زندگی کاری خود بازتاب می دهد - انجام وظیفه خود به عنوان یک مرد راه آهن، در حالی که رنج هزینه های شخصی خود را تحمل می کند. زندگی نامه عاشقانه: گورو به تازگی از زندان بیرون آمده است، اما یک افسر پلیس می خواهد بلافاصله با او صحبت کند. او به او اعلام می کند که همسر گورو مرده است و او باید به چیبا برود و جسد او را بگیرد. گورو هیچ همسری را به یاد نمی آورد، اما بعد به یاد می آورد که مدت ها پیش با یک زن چینی ازدواج کرده است. او به خاطر پولش با او ازدواج کرد و او با او ازدواج کرد زیرا برای کار به ویزای ژاپن نیاز داشت. در واقع، او یک فاحشه است که به امید یافتن زندگی بهتر به ژاپن آمده است. گورو در ابتدا نمی تواند از این وضعیت ناراحت شود اما فقط به این دلیل که می تواند درآمد زیادی داشته باشد به چیبا می رود. گورو بعداً در طول سفر خود نامهای را پیدا میکند که او برایش نوشته است و از طریق آن شخص پاکی را که زیر این فاحشه معمولی قرار دارد، پیدا میکند. او زنی با مهربانی و عشق است که گورو تحت تأثیر قرار می گیرد تا چیزی در مورد زنی که با او ازدواج کرده یاد بگیرد. با آن چند کلمه عشق و مهربانی، او ترس ها، اهداف و امیدهای او به آینده را درک می کند - آینده ای که می داند هرگز نخواهد آمد. (منبع MU) فاحشه ای که به امید یافتن زندگی بهتر به ژاپن آمد. گورو در ابتدا نمی تواند از این وضعیت ناراحت شود اما فقط به این دلیل که می تواند درآمد زیادی داشته باشد به چیبا می رود. گورو بعداً در طول سفر خود نامهای را پیدا میکند که او برایش نوشته است و از طریق آن شخص پاکی را که زیر این فاحشه معمولی قرار دارد، پیدا میکند. او زنی با مهربانی و عشق است که گورو تحت تأثیر قرار می گیرد تا چیزی در مورد زنی که با او ازدواج کرده یاد بگیرد. با آن چند کلمه عشق و مهربانی، او ترس ها، اهداف و امیدهای او به آینده را درک می کند - آینده ای که می داند هرگز نخواهد آمد. (منبع MU) فاحشه ای که به امید یافتن زندگی بهتر به ژاپن آمد. گورو در ابتدا نمی تواند از این وضعیت ناراحت شود اما فقط به این دلیل که می تواند درآمد زیادی داشته باشد به چیبا می رود. گورو بعداً در طول سفر خود نامهای را پیدا میکند که او برایش نوشته است و از طریق آن شخص پاکی را که زیر این فاحشه معمولی قرار دارد، پیدا میکند. او زنی با مهربانی و عشق است که گورو تحت تأثیر قرار می گیرد تا چیزی در مورد زنی که با او ازدواج کرده یاد بگیرد. با آن چند کلمه عشق و مهربانی، او ترس ها، اهداف و امیدهای او به آینده را درک می کند - آینده ای که می داند هرگز نخواهد آمد. (منبع MU) گورو نامه ای را پیدا می کند که او برایش نوشته است و از طریق آن شخص پاکی را که در زیر این فاحشه معمولی نهفته است، کشف می کند. او زنی با مهربانی و عشق است که گورو تحت تأثیر قرار می گیرد تا چیزی در مورد زنی که با او ازدواج کرده یاد بگیرد. با آن چند کلمه عشق و مهربانی، او ترس ها، اهداف و امیدهای او به آینده را درک می کند - آینده ای که می داند هرگز نخواهد آمد. (منبع MU) گورو نامه ای را پیدا می کند که او برایش نوشته است و از طریق آن شخص پاکی را که در زیر این فاحشه معمولی نهفته است، کشف می کند. او زنی با مهربانی و عشق است که گورو تحت تأثیر قرار می گیرد تا چیزی در مورد زنی که با او ازدواج کرده یاد بگیرد. با آن چند کلمه عشق و مهربانی، او ترس ها، اهداف و امیدهای او به آینده را درک می کند - آینده ای که می داند هرگز نخواهد آمد. (منبع MU)