خلاصه
لیزی مدت زیادی است که مقام دوم را پس از خواهر زیبایش ماریا گرفته است. یک روز، ماریا در یک تصادف رانندگی می میرد و لیزی تصمیم می گیرد پسر یتیم خواهرش، بن، که پدرش ناشناس است را به فرزندی قبول کند. از آن زمان، او به عنوان یک مادر مجرد زندگی شادی را سپری می کند. اما یک روز شاهزاده انریکو به ادعای بن میآید و میگوید برادر متوفی او پدر بن است. بن تنها وارث تاج و تخت سلطنت خود است. "من چیزی جز بن برای زندگی ندارم!" لیزی قاطعانه ادعای شاهزاده انریکو را رد می کند ...