خلاصه
مارشال ایالات متحده دن میسون که به تنهایی در راکی های کلرادو زندگی می کرد، شرکت نمی خواست. با این حال، دن نمیتوانست در برابر یک دختر پریشان مقاومت کند، بهویژه زمانی که یک تصادف پیادهروی «فرشته» را با چشمان بنفش بدون خاطره و هویت در آستانه خانهاش گذاشت. حتی اگر اشتراک در کابین کوچک او با این زیبایی اسرارآمیز و آسیب پذیر وسوسه محض بود! آنجل ممکن است نداند او کیست، اما مطمئن بود که قبلاً با یک گرگ تنها سکسی مانند دن روبرو نشده بود. او قلبش را پشت دیواری خاردار بسته بود، اما فرشته میتوانست فراتر از نمای بیرونی خشمگینش را ببیند. او مصمم بود که دن را به زندگی بازگرداند... اگرچه برای انجام این کار به بیش از یک بوسه نیاز داشت! اقتباس از داستان انگلیسی خوابیدن با زیبایی اثر لورا رایت.