خلاصه
مورگنیا، قاره ای که در دنیایی متفاوت قرار دارد. این سرزمین که هنوز به دست انقلاب علمی نیفتاده است، همچنان با احتیاط جادوهای محو شده دوران باستان خود را منتقل می کند. این جهانی است که با شمشیر و جادو اداره می شود... مدت زیادی از جنگی که کل مورگنیا را فرا گرفت می گذرد. با این حال، توازن صلح پایدار به پایان خود نزدیک می شود. زرمینه، پادشاهی بزرگی که در قسمت شمالی قاره واقع شده است، با آمدن پادشاه جدیدش دوباره متولد شده است. با نارضایتی از قدرت کوچکی که در اختیار دارد، میل به تسخیر او را می بلعد. به دستور این پادشاه که همتای خود را نمی شناسد، ارتش تاریک حمله خود را آغاز می کند و بسیاری از کشورها را به آتش جنگ تبدیل می کند. در میان کسانی که برای تهاجم آماده می شوند، کشور کوچکی است که در جنوب غربی قاره واقع شده است که به نام سانکول شناخته می شود. قدرت نظامی حتی یک دهم یک کشور بزرگ نیست. اراده سربازان متزلزل می شود. پادشاه بدون توجه به رفاه مردم خود، تجملات تجملاتی را بر سر اشراف می ریزد. به نظر می رسد که نابودی این کشور کوچک و ضعیف Sunkwoll قریب الوقوع است.