خلاصه
"بیا! مرا لمس کن." ساتوکو زنی 24 ساله است که از روستایی دور افتاده فرار می کند تا زندگی جدیدی را در یک شهر بزرگ آغاز کند. یک روز مادرش با او تماس می گیرد و به او می گوید که ساتوکو را مردی برای ازدواج پیدا کرده است! ساتوکو ترجیح می دهد بمیرد... وقتی رئیسش تایچی، پسری بی دست و پا با عینک ضخیم، نگران او می شود، فکر می کند که آیا او یک دوست پسر مهربان درست می کند. ساتوکو او را وادار می کند تا به سمت او حرکت کند، اما متوجه می شود که او بیش از توانش چمدانش را جمع می کند...!