خلاصه
ورونیکا گرانت یک مشکل دارد: او برای عروسی به یک تاریخ نیاز دارد وگرنه همه بستگانش او را هول می کنند. فرگوس کاوانا نیز مشکل مشابهی دارد. خواهرانش در این فکر هستند که او را با هر تعداد زنی که او علاقه ای به آنها ندارد قرار دهند. یک برخورد تصادفی در قطار به آنها این فرصت را می دهد که هر دو مشکل خود را در یک حرکت حل کنند، اما ورونیکا شروع به فکر می کند که فرگوس ممکن است یک فرد باشد. داماد مناسب فراتر از نما.