خلاصه
روباتو هاتوهارا یک دانشجوی سال اول جدی، انعطاف ناپذیر و بی خبر در آکادمی Eiai است. فقدان بیان و آگاهی اجتماعی او همراه با رفتارهای روباتیک، لقب «روبو» را به او داده است. تنها کسی که از صحبت کردن با او لذت می برد تومویا ناکاتا است - دوست تنها او و عضو باشگاه گلف مدرسه. ناکاتا چندین بار تلاش کرده تا هاتوهارا را به باشگاه جذب کند، اما به دلیل بی علاقگی کامل دیگری به این ورزش شکست خورده است. در حالی که با هم در یک محدوده رانندگی هستید، هاتوهارا با استفاده از چوب گلف ناکارآمد ناکاتا، به طور مستقیم مانند پرتو لیزر شلیک می کند و به یک سوراخ در یک می رسد. این کار دوست او و همچنین یوزان میورا را متحیر میکند - یک گلف باز جوان و حرفهای که سبک سوئینگ او لقب "سامورایی" را برای او به ارمغان آورده است. به دنبال یک مورد کوتاه از هویت اشتباه، میورا و هاتوهارا خود را در حال بازی با یکدیگر می یابند، که پس از آن اولی متوجه می شود که دومی یک آماتور کامل است که تمایلی به بازی گلف ندارد. میورا که تحت تأثیر استعداد ذاتی حریف خود قرار گرفته است، از هاتوهارا درخواست می کند که به سطح او برسد و او را به چالش بکشد. هاتوهارا مرده با هدف جدیدی که باید برای آن تلاش کند، به امید اینکه دوباره در مقابل رقیب خود به میدان برود، موقعیتی منظم را در تیم گلف Eiai تضمین می کند. به امید اینکه دوباره در برابر رقیب خود به میدان برود. به امید اینکه دوباره در برابر رقیب خود به میدان برود.