خلاصه
ساکوراکو به دور از عاشق شدن زندگی میکند و زمانی که متوجه میشود 25 ساله است... یک روز متوجه میشود که پسر عمویش دایسوکه، همچنین علاقه طولانی مدتش به عشق نافرجامش، او را به ارث برده است. میراث شیرینی پزی ژاپنی پدربزرگ. او کار خود را رها می کند تا به او در سرمایه گذاری جدیدش ملحق شود، اما زمانی که شروع به مدیریت کسب و کار می کند، خود را در تنگنا می بیند! از جمله اینکه یک پسر خوش تیپ تصادفی بود که جلوی خانه ساکوراکو سقوط کرد! گفت بوی خوبی داره...میتونم بخورمش؟ و وقتی چشمانش را باز می کند خود را با ساکوراکو لب بند می بیند...؟! و یک کمدی عاشقانه مهیج در مورد یک زن تقریباً 30 ساله و یک مرد جوانتر که شبیه یک گربه است!