خلاصه
داستان در اوایل انقلاب صنعتی اتفاق می افتد، در زمانی که ژاپن فئودال در یک وضعیت آشفته بود. شوگان حاکم با استفاده از ضرب و شتم، زندان، تجاوز جنسی و قتل از قدرت خود برای تسلط بر افراد تحت ستم خود سوء استفاده می کنند. گروهی از ساموراییها که مصمم به پایان دادن به خونریزی هستند، با کمک سلاحهای جدید و فناوری جدید با هم متحد شدهاند تا بایستند و بجنگند. ایچیماتسو معروف به تفنگ سامورایی یکی از این مبارزان است. او روزها به صورت ناشناس در یک میخانه محلی کار می کند و عصرها به روسپی خانه ها سر می زند. با این حال در طول شب، او برای اجرای عدالت به دنیای خود می جنگد. .