خلاصه
در دنیای آینده که به عنوان سرزمین شنی شناخته می شود، رودخانه ای که تمام دنیا را تامین می کرد ناگهان متوقف شد و تنها منبع آب از بطری های آب گران قیمت پادشاه حریص است. شیاطین و انسانها در دنیای خشکسالی با هم زندگی میکنند، تا اینکه کلانتر رائو در جستجوی یافتن دریاچه فانتوم، رودخانهای که پرندگانی به نام فنچهای آبی خود را در آن تامین میکنند، با بلزباب که به یک دیو نیاز دارد، مواجه میشود. گرچه بلزبوب در ابتدا تمایلی نداشت، (به لطف رشوه ای خوب) همراه می شود و یک دیو مسن تر به نام دزد را با خود می آورد تا دریاچه را به نفع همه موجودات، چه دیو و چه انسان، بیابد.