خلاصه
اوکاجیما سایوری از یک پله پایین آمد و ناگهان خود را در یک جهان موازی یافت، بدون اینکه بداند چه اتفاقی افتاده است. اما او توسط یک مرد جوان و گربه اش نجات یافت و او راهی برای بازگرداندن او به دنیای خودش پیدا کرد. اما در عوض، او خود را در حال سفر از جهان به جهان، از قرون وسطی به آینده می بیند، و در هر صورت نسخه ای از این مرد و گربه اش وجود دارد! آیا سایوری هرگز دوباره به خانه بازخواهد گشت؟