خلاصه
هیراتا نائو، یک دختر معمولی شانزده ساله در یک خانواده تک والد، از داشتن یک زندگی معمولی با رویایی معمولی خوشحال بود تا ازدواج کند و با مردی که عاشقش می شود، خانه ای گرم بسازد. با این حال، وقتی پدرش او و دو خواهر و برادر کوچکترش را در بدهی 10 میلیون ینی در جستجوی گنجینه ملی برای بازپرداخت آن رها کرد، زندگی او زیر و رو میشود! او با بدهی هنگفتی که باید پرداخت کند، جمعآوران یک روز درب خانهاش، و با دو خواهر و برادر جوان و خودش برای تغذیه، هر روز در سه شغل مختلف به صورت پاره وقت کار میکند، اما بازگشت تقریباً هیچ است. اما او امید خود را از دست نمی دهد. به احتمال زیاد، یا سرنوشت، نائو با چیکاگ ساگا، دانش آموز ممتاز کلاس پیشرفته مدرسه اش، که از یک پس زمینه بسیار ثروتمند است، مواجه می شود. چیکاج به او یک کار پاره وقت در محل با دستمزد بسیار بالا پیشنهاد می کند که می تواند بدهی خود را در کوتاه ترین زمان پرداخت کند! نائو با هوشیاری و با در نظر گرفتن بازگشت سودآور کار، بدون لحظه ای تردید قرارداد را امضا می کند. وقتی می آید و به قرارداد کاری دقت می کند... قرارداد؟ چه قراردادی؟! ثبت ازدواج است! داستان مدرسه عاشقانه یک دختر سخت کوش و فتح او در ازدواج راحت در شرف آغاز است! داستان مدرسه عاشقانه یک دختر سخت کوش و فتح او در ازدواج راحت در شرف آغاز است! داستان مدرسه عاشقانه یک دختر سخت کوش و فتح او در ازدواج راحت در شرف آغاز است!