کاناتا همیشه حیوانات را دوست داشت، با این حال آنها همیشه از او می ترسیدند. او در ذهن جوانش تصمیمی گرفت. اگر نزدیک شدن به حیوانات غیرممکن بود، پس تنها کاری که او انجام می داد این بود که رام کننده هیولا شود. سپس، او در نهایت می تواند آنها را تا حد دلش نوازش کند. او با تمام توانش کار کرد تا در آینده یکی شود... تا جایی که بیش از حد به حساب می آمد. داستان کاناتا، 15 ساله، زمانی که با همراهان کرکی خود به قوی ترین رام کننده هیولا تبدیل می شود. شیطان لرد Zaphgiel (Zakkun) ←پیوند! گرگ الهی فنریر (فنفن) ←پیوند!