خلاصه
نادر مرد جوانی است که از آفتاب متنفر، کم خون و کم خون است و فقط می خواهد برای خواهر کوچکش آمنه زندگی پایداری فراهم کند. بنابراین تصمیم می گیرد در آزمون وظیفه عمومی شرکت کند و شغلی پیدا کند! با این حال، در راه او توسط راهزنان ربوده می شود و درست زمانی که همه چیز ناامید کننده به نظر می رسد، او یک چراغ مرموز پیدا می کند... این چگونه سرنوشت او را تغییر می دهد!؟