خلاصه
من، ساکویا هوشی، فقط یک دانش آموز دبیرستانی معمولی هستم که در آکادمی سوئیجو شرکت می کنم. اما بنا به دلایلی، هر شب با یک رویای «خزنده» من را صدا می زد. در رویا شهری است از شب بی پایان. هیچ نشانی از مردمی به جز من وجود ندارد. به جای مردم "هیولا" وجود دارد. این دنیای خطرناکی است. با دختری که در خواب دیدم، آکنو گاسوکاموری، سعی می کنیم راهی برای فرار از این کابوس بی پایان پیدا کنیم... آیا هرگز با خیال راحت از این کابوس بی پایان، با هیولاهای بعد از ما و دیگر وحشت های تکراری، رهایی خواهیم یافت... و دقیقاً چه چیزی یا چه کسی در نهایت در انتظار ماست...؟!