داستان عشق ممنوعه بین یک شاهزاده صحرا و یک دختر یتیم خجالتی. آیا رازی در مورد پیشینه آنها جزر و مد سرنوشت را تغییر خواهد داد...؟ لورا که در یک یتیم خانه بزرگ شده است، گاهی اوقات درباره شاهزاده ای از صحرا که در دوران کودکی اش با او آشنا شده بود، رویاپردازی می کند. یک روز، سرپرست او ترتیبی می دهد که او به عنوان مترجم برای شاهزاده زید پادشاهی رازا خدمت کند. او مطمئن است که او همان شاهزاده ای است که همیشه در رویای او بوده است. اما یک راز غیرمنتظره بین آنها وجود دارد...