خلاصه
شاهزاده شهیر که توسط یک ملودی زیبای پیانو فریفته شده است، با یک خانم زیبا ملاقات می کند. اما، هنگامی که چهره پیانو متوجه او می شود، او می دود که انگار می خواهد از دست او فرار کند... "فقط آن زن در قلعه من کی بود؟" او به زودی پاسخ را می یابد. نام او کرستن است و یکی از نگهبانان قلعه است. او ولیعهد یک پادشاهی است و هیچ قصد احمقانهای مثل دست دراز کردن یک کارمند را ندارد. با این حال، او نمی تواند باور کند زنی به این زیبایی نگهبان است... آیا می تواند دلیلی داشته باشد؟ و شاهزاده با بازیگوشی به کرستن نزدیک می شود؟!