خلاصه
مدتها پیش، لوسیفر کروبی به خدا پشت کرد و با فرشتگان او جنگید... ...اما در نهایت او کشته شد و ارتشش به باد پراکنده شد. شش هزار سال بعد، لوسیفر در بدن یک کودک خردسال تناسخ یافته است... و این فقط یک مسئله زمان است که آن خاطرات جنگ گذشته بیدار شود و جهان بار دیگر در هرج و مرج پرتاب شود. با پیش بینی این موضوع، یک فرشته مجرد داوطلب شد تا قبل از اینکه یاران لوسیفر رهبر خود را پیدا کنند، برای جلوگیری از رستاخیز فرستاده شود.