در یک دنیای خاص، کسی بود که در نبرد جادویی برتری داشت، مردم او را "سیج" می نامیدند. او در جستجوی قوی ترین هنر رزمی، خود را وقف تحقیق در مورد هر جادو و هنرهای رزمی موجود کرد. و نتیجه ای که او به آن رسید بسیار بی رحمانه بود: "بدن من برای مبارزه جادویی مناسب نیست." با این حال او تسلیم نشد. او روح خود را با یک هنر جادویی مهر و موم کرد و در آینده ای دور دوباره متولد شد. و تئوری جادو در دنیای کاملاً تغییر یافته ای که او در آنجا دید در سطحی باورنکردنی پایین بود...