خلاصه
وقتی با این پسر آشنا شد آی فقط یک دختر عادی بود که به کار خودش فکر می کرد. آن مرد آنقدر فقیر و از بخت بدش بود که حتی نمی توانست هزینه غذایش را بپردازد. آی به آن مرد رحم کرد و تصمیم گرفت او را برای ناهار پذیرایی کند. ملاقات نسبتاً بیگناهی با آن مرد وقتی تصمیم میگیرد او را به خانه ببرد و به او جایی برای خواب بدهد، بسیار عجیب میشود. این باید تمام می شد از زمانی که آن مرد صبح خیلی زود رفت و هیچ اتفاق ناخوشایندی رخ نداد ... اما ... آیا ممکن است؟ بعد از چه مدت، آیا او دوباره آن مرد را ملاقات کرده است؟ خلاصه ای از Selene Scans.