بشریت که توسط موجودات انساننمای هیولایی به نام «تیتان» تقریباً تا انقراض شکار شده بود، با پنهان شدن در شهرهای محصور به پناهگاهی دست یافت. با این حال، با گذشت قرنها، جهل بر تودههایی که تهدید تایتان را فراموش کردند و از زندگی در قلعههای خود کاملا راضی شدند، افتاد. فرشته آلتونن تفاوتی ندارد تا اینکه پس از مشاهده مستقیم ویرانی تیتان، متوجه می شود که پناهگاه امن بشر چقدر شکننده است. این صنعتگر تصمیم گرفت تا از دوستان خود در برابر تهدید محافظت کند، و تصمیم گرفت دستگاهی بسازد که به اندازه کافی قدرتمند برای مبارزه با تایتان ها باشد. بیش از یک دهه بعد، کوکلو - که در کودکی در استفراغ تیتان کشف شد و از این پس "پسر تایتان" لقب گرفت - خود را از قفسی که از دوران کودکی او را نگه داشته بود رها می کند. با آگاهی از اینکه زندگی او اکنون در دستان خودش است، پسر به زودی دلیلی برای زندگی پیدا می کند: ملاقات چهره به چهره با یک تایتان و درک اینکه چرا انسان ها تا به حال او را فقط به عنوان یک موضوع ترس دیده اند. بنابراین کوکلو تصمیم می گیرد به سپاه بررسی بپیوندد، غافل از اینکه ممکن است او فردی باشد که واحد نظامی راکد به دنبالش بوده است. Shingeki no Kyojin: Before the Fall دو داستان مجزا و در عین حال مرتبط را روایت می کند که جزئیات مبارزه، از دست دادن و عزم بشریت برای فراتر رفتن از نقش طعمه درمانده و حمله به تیتان ها را شرح می دهد. و عزم راسخ برای فراتر رفتن از نقش طعمه بی پناه و حمله به تایتان ها. و عزم راسخ برای فراتر رفتن از نقش طعمه بی پناه و حمله به تایتان ها.