دوران «آسیب نمک» که نمک شهر را پر می کند. مانا که در توکیو زندگی می کند که در آستانه سقوط است، مرد جوان ضعیفی را که کوله پشتی سنگینی به نام ریویچی حمل می کند، برمی دارد. به همراه آکیبا، مردی که مانند نگهبان او عمل می کند، هر سه به سمت مقصد ریویچی، دریا حرکت می کنند، اما...؟