خلاصه
شو دیده می شود که در حال مبارزه با یک باند محلی است که شهر مجاور را به وحشت می اندازد، او به سرعت با قدرت های خود آنها را شکست می دهد. و به حیوان خانگی اش پی تان یک شاهین ملحق می شود که از دوران کودکی با او دوست بوده است. بعداً هنگامی که باند فعالیت خود را از سر می گیرد و بی پروا در شهر رانندگی می کنند، توسط یک تی رکس به زور متوقف می شوند. اگرچه ظاهر آن با یک T. rex معمولی تفاوت دارد زیرا به نظر می رسد زره دارد. حتی اگر باند را می کشد، آنها مأموریت او نیستند. در عوض او به دنبال خائنی است که اتفاقا شیرین است، که زره پری را به دست دارد. شو سرانجام او را رو در رو با شیرینی می یابد که به کوچکی یک پری زره پوشیده و به شدت آسیب دیده است. تی رکس به نام تیرانو می رود و شو را با شیرین پیدا می کند و وقت تلف نمی کند و سعی می کند آنها را تا سر حد مرگ کند. پی تان به کمک می آید و موفق می شود تایرانو را بکشد.