خلاصه
ریتسوکی در باشگاه به سومیره گفت: "آن چهره باحال تو... من می خواهم همه چیز را به هم بریزم." یک بازی بین محبوب ترین پسر مدرسه، Ritsuki، و یک دوست آغاز شده است. این بازی برای به دست آوردن قلب Sumire بود که شایعه شده بود بزرگترین شلخته مدرسه است. همانطور که Ritsuki به Sumire نزدیک تر می شود، او شروع به دیدن رنگ های واقعی Sumire می کند. داستان عاشقانه تلخ و شیرین 2 نفر با قلب های شکسته.