یک روز، Serizawa در محل کار به خواب رفت و در خواب عشق گذشته را دید که در دوران دبیرستان به آن ظلم کرد. در راه خانه دچار حادثه شد و زنی که او را می شناخت با آمبولانس تماس گرفت. حالا زن شماره تلفن او را دارد اما هویت او را نمی داند. سریزاوا به زنانی که در گذشته دوست داشته است فکر می کند و سعی می کند مشخص کند که این زن کیست که دوباره وارد زندگی او شده است.