اوگاتا یوتو و همکلاسی اش، هیجیری یویچی، ناگهان به دنیایی متفاوت احضار شدند. ظاهراً لیلیا احضارکننده سعی کرد قهرمانی را از دنیای دیگری احضار کند تا جهان او را نجات دهد، اما قرار بود فقط یک قهرمان وجود داشته باشد و گفته میشود که یویچی قهرمان واقعی است زیرا قدرت جادویی بیشتری در اختیار داشت. در حالی که به این فکر می کرد که بعداً چه کاری باید انجام دهد، از قلعه به دنیایی پرتاب شد که از آن چیزی نمی دانست... با این حال، اندکی پس از آن چیزی که از یک پنجره آواتار شناور عجیب یاد گرفت، چیزی بود که کاملاً انتظارش را نداشت. که او در واقع قهرمان واقعی بود.