خلاصه
یوروزو گنکورو، جنگجوی سرگردان، دارای شمشیر بزرگی است که او را به دشمنانش قابل تردید می کند. در حالی که او از یک جنگل تاریک عبور می کند، ناگهان سقوط چیزی را می بیند که بسیار شبیه یک سفینه فضایی است. از آنجایی که او مدام مورد حمله نینجاهای عجیب و غریب و جنگجویان جاه طلب است. در واقع، او به زودی متوجه خواهد شد که مهاجمان او چیزی نیستند جز بیگانگانی که برای یافتن 3 مصنوع ساخته شده از Orrichalcum، یک ماده بیگانه با فضایل عرفانی قدرتمند، روی زمین فرود آمدند. و یکی از مصنوعات شمشیری است که بر سر دارد. شکار شروع میشود.