خلاصه
موجودی شبیه ماهی مرکب که به نام هاپیان شناخته می شود، سیاره خود را با آرزوی گسترش شادی در سراسر جهان ترک می کند. او بر روی زمین فرود می آید، اما به سرعت خود را در خطر اسارت توسط ساکنان آن می بیند. خوشبختانه او توسط دختر کوچکی به نام شیزوکا کوزه پیدا می شود که به او غذا می دهد و نام او را تاکوپی می گذارد. تاکوپی که احساس بدهکاری می کند، تصمیم می گیرد تا هر کاری که در توان دارد انجام دهد تا لبخندی بر لبان او بیاورد. با این حال، گفتن کار آسان تر از انجام آن است. شیزوکا توسط همکلاسیهایش مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، او پدری ندارد و مادرش هرگز خانه نیست - اگرچه گرانش این مسائل بر سر تاکوپی سادهلوح پرواز میکند. با این حال، شیزوکا یک منبع شادی دارد: سگش Chappy. ارتباط Shizuka و Chappy تنها تمایل تاکوپی را برای لبخند زدن دختر افزایش می دهد. در حالی که تلاش تاکوپی برای بلند کردن شیزوکا ارواح منجر به عواقب ناخواسته می شود، او مصمم است که همه چیز را در شاخک های خود بگیرد، درک خود را از انسان ها آزمایش کند و به هدف خود یعنی گسترش شادی دست یابد.