خلاصه
داستان های برسریا در قاره گلنوود، در گذشته های دور بازی Tales of Zestiria می گذرد. مرکز این مکان، پادشاهی مقدس میدگاند است که در سراسر چندین جزیره بزرگ و مجمع الجزایر کوچکتر امتداد دارد. این منطقه به اندازهای بزرگ است که تغییرات آب و هوایی بین مناطق شمالی و جنوبی آن وجود داشته باشد، در حالی که مناطق شمالی اخیراً با سردتر شدن جهان، طوفانهای برفی قویتری را تجربه میکنند. پادشاهی همچنان به توسعه توانایی کشتی سازی خود ادامه می دهد، اما به دلیل آب و هوای سخت، تجارت دریایی همچنان باید مسیرهای شناخته شده ای را طی کند که دائماً توسط دزدان دریایی محاصره می شود. سه سال پیش، بیماری معروف به دیمون بلایت در این سرزمین رخ داد. این بیماری مردم را به شیطان تبدیل می کند و جهان به عصر هرج و مرج سقوط کرده است. حتی در آن زمان، در یک منطقه دور افتاده از پادشاهی، شخصیت شخصیت Velvet با خانواده اش در راحتی نسبی زندگی می کرد. شبی فرا رسید که ماه سرخی طلوع کرد و آرتوریوس که زمانی ناجی او بود به او خیانت کرد. او خانواده خود را از دست داد، در حالی که قدرتی مرموز که شیاطین را می خورد، بازوی چپ او را تسخیر کرد. پس از اینکه آرتوریوس ابی و جن گیران را تأسیس کرد، مقداری از نظم به جهان بازگشت. آرتوریوس به عنوان ناجی جهان مورد ستایش قرار می گیرد، اما مخمل فقط برای او خشم را در دل داشت.