خلاصه
دو خواهر و برادر، سنل و شرلی، به رهبری سرنوشت، با "میراث"، یک کشتی یادگار ساخته شده توسط مردمان باستانی گذشته، وارد شدند. در آنجا، هر دو با گروهی از متحدان غیرمحتمل ملاقات می کنند و در مورد وضعیت جهان یاد می کنند و مسیری را که هر کدام باید طی کنند، کشف می کنند. این یک داستان سرنوشت در مورد ملاقات آنها و پیوندهای ایجاد شده بین آنها است