خلاصه
داستان پسری نقابدار به نام تانی، مرد جوانی قوی است که به دختری به نام شیما ریهوکو، ستاره والیبال مدرسه علاقه دارد. او در تلاش برای جلب توجه او، علاوه بر مواجهه با اراذل مدرسه، دچار مشکل می شود. او مرد بسیار حسودی است و اجازه نمی دهد کسی به شیما سان نزدیک شود.