دوباره با دوست دوران کودکی ام آشنا شدم و او دختری زیبا و معصوم شده بود. مدتی گذشت، هایاتو. "هاروکی، اینطور است؟" در گذشته با دوست دوران کودکیام در حومه شهر در گل بازی میکردم و وقتی دوباره او را دیدم، دیگر اثری از آن جوان بداخلاق که فکر میکردم آن زمان است، نبود. فقط جلوی هایاتو، کتی را که پوشیده بود پرت کرد و به همان شیوهای که در آن زمان بود واکنش نشان داد. فاصله من و تو تغییر نکرده است.