من یک گیک رمان سبک سی و چند ساله بودم که تمایل نداشتم اذیت کنم و عشق را رها کرده بودم، یا اینطور فکر می کردم. وقتی از خواب بیدار شدم وسط جنگل عجیبی بودم. به خیال اینکه این یک رویا بود، رفتم قدم بزنم و قبل از اینکه بفهمم، زندگی پرماجرا آغاز شده بود...؟ استفاده از جادوی قدرتمند، کمک به کرکی های راسو مانند، و ملاقات با یک مهمانی بیش از حد محافظه کار از ماجراجویان. فانتزی فریبکاری آرام یک دختر جوان متحول شده آغاز می شود!