کنتس رام بزدل، که مدام توسط خدمتکارانش مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، در محلی که ازدواج کرده بود، دچار مصیبت می شود. او قرار است تازه ازدواج کرده باشد، اما شوهرش، کنت، حتی به او توجهی نکرد. سپس یک روز سرش را به دیوار می زند و خاطره زندگی قبلی اش را دوباره به دست می آورد. رام زندگی قبلی یک جادوگر بزرگ بود که به عنوان قدرتمندترین در کشور تبلیغ می شد. او که از زندگی تنگ خود خسته شده است، تصمیم می گیرد با استفاده از خاطراتی که دوباره به دست آورده، با شرایط خودش زندگی کند.