خلاصه
پسری که در کلاس کنار یوکوی می نشیند، سکی کان، همیشه پشت میزش مشغول چیزی است. او موفق می شود به نوعی بازی های بسیار مفصلی را بدون جلب توجه معلم انجام دهد. از دومینو، شوگی، رفتن، مدلهای مکانیکی، بازی با گربهها و موارد دیگر، او همیشه کارهای جدیدی برای انجام دادن دارد. یوکوی اغلب متوجه می شود که با اکراه به بازی های او علاقه مند می شود، حتی اگر به نظر می رسد همیشه او را با معلم به مشکل می اندازند!