خلاصه
ناسا یوزاکی که به خاطر نام عجیب و غریبش مورد تمسخر قرار می گیرد، تلاش می کند تا به خاطر چیز دیگری به یاد بیاورد. خوشبختانه به نظر می رسد او در مسیر درستی قرار دارد و در آزمون های آزمایشی کشور رتبه اول را کسب کرده و قرار است وارد دبیرستان انتخابی خود شود. با این حال، همه چیز در یک شب تغییر می کند وقتی او متوجه دختری در آن طرف خیابان در راه خانه می شود. مجذوب ناز فوق العاده او، این عشق در نگاه اول برای ناسا است. اما در حیرت شیفتهاش، متوجه خطر نزدیک به سرعت در جاده نمیشود و خود را در آستانه مرگ میبیند. ناسا که به لطف مداخله دختر به سختی زنده است، شجاعت پیدا می کند تا به عشق خود به او اعتراف کند، از ترس اینکه در غیر این صورت از زندگی او ناپدید شود. او پیشنهاد او را به یک شرط می پذیرد: ازدواج، که ناسا با کمال میل قبل از اینکه از جراحاتش غافل شود، می پذیرد. با این حال، پس از بیدار شدن، دختره هیچ جا پیدا نمیشه ناسا پس از بهبودی از جراحاتش، جاه طلبی های قبلی خود را کنار می گذارد و زندگی خود را وقف یافتن دختری می کند که قلب او را تسخیر کرده است، با این حال چندین سال بی فایده می گذرد. اما یک شب، هنگامی که یک بازدیدکننده غیرمنتظره در خانه او را می زند، ناسا خود را در برابر زنی می بیند که برای همیشه دنیای او را تغییر می دهد: همسرش.