خلاصه
در جزیره اوکیناوا، سورامی کاریگایا یک دختر دبیرستانی است که سال ها پیش پدرش را از دست داد و مادرش به تازگی درگذشت. دو ماه پس از مرگ مادرش، وکیلی از هوکایدو به محل سکونت او میرسد و از طرف پدربزرگ مادریاش با مسائل ارثی که مدتهاست توسط مادر سورامی ادعا شده بود مرده است، ادعا میکند. وکیل آن را دروغ توصیف می کند زیرا به دلایلی آنقدر از پدرش متنفر بود که حتی وجود او را برای سورامی فاش نکرد. پس از رسیدن به هوکایدو، وکیل یک شرط اضافی را به سورامی میگوید: پدربزرگش فقط با قطار سریع السیر به نام Genya قابل دسترسی است، نوعی حملونقل که مادرش او را از رفتن منع کرده بود.