ویکتوریا تصمیم دارد با شوهر یونانی خود، الکسی که هفت سال است او را ندیده تماس بگیرد - از روزی که به او مشکوک به داشتن رابطه نامشروع شد و او را مورد آزار لفظی قرار داد. اما در حال حاضر، او نگران زخم های قلب خودش نیست. او برای نجات دوست عزیزی که پس از سقوط از یک بیماری در بیمارستان بستری است به پول طلاق نیاز دارد. الکسی گفت تنها در صورتی اجازه طلاق به ویکتوریا می دهد که وی شخصا به آتن بیاید. وقتی او این کار را می کند، درخواست تحقیر آمیزی را به او می زند: در ازای امضای اوراق طلاق، ویکتوریا باید یک هفته را با الکسی به عنوان معشوقه خود بگذراند...