این یک صبح سرد زمستانی است، ظاهراً مانند صبحهای دیگر، زمانی که گروهی از دانشآموزان متوجه مشکلی میشوند - تمام دبیرستان سینان گاکوین خالی است. به جز هشت دانشجوی سال سوم، هیچ کس دیگری در ساختمان نیست: تاکانو، میزوکی، سوگاوارا، ریکا، شیمیزو، میتسورو، آکیهیکو و کیکو. هیچکس نمیتواند مدرسه را ترک کند یا با کسی بیرون تماس بگیرد، و ساعتهای همه در ساعت 5:53 متوقف میشوند، گویی مدرسه در زمان یخ زده است. به زودی، یک درک شگفتانگیز در مورد ماهیت مخمصهشان تمام گروه را تحت تأثیر قرار میدهد: این دقیقاً زمانی است که یک دانشآموز مدتی پیش از ساختمان سقوط کرده بود. وحشتناک تر از آن این است که هیچ کس نمی تواند به یاد بیاورد که دانش آموز کی بود. مدتی بعد، همه آنها یک "یادت می آید؟" مرموز را مشاهده کردند. پیام روی تخته سیاه اتاقشان. فردی که خودکشی کرد، هشت دانش آموز با خاطرات تغییر یافته و شرایط شوم مدرسه - آیا می توان همه این رویدادهای متمایز را به نوعی به هم مرتبط کرد؟