خلاصه
این داستان میوه ممنوعه سرشار از اضطراب و تابو است. کاسومی دختر 19 ساله دانشگاهی پس از یک جدایی دردناک به ایتالیا سفر می کند. او در رم با یک مرد خوشتیپ ژاپنی آشنا میشود و از آنجایی که هیچ چیز در مورد او نمیداند، حتی نامش را نمیداند، یک شب با او میآید. نباید شانسی برای ملاقات دوباره آنها وجود داشت، اما وقتی کاسومی به ژاپن برمی گردد، متوجه می شود که سرنوشت یک حقه بی رحمانه انجام داده است! مردی که با او خوابید یوشیکی بود... برادر کوچکترش!! و این فقط شروع کار است...