خلاصه
در دوران پادشاهی 408، شاهزاده پنج قهرمان را رهبری کرد تا پادشاه شیطان را شکست دهد و بر تاج و تخت نشست. هشت سال بعد بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت. یک روز، چندین سال بعد، تیفا در بازار از پدرش کریس جدا شد و توسط یک گروه قاچاق انسان متشکل از شیاطین مبدل ربوده شد! کریس برای محافظت از دخترش مجبور می شود قدرت هایی را که برای مدت طولانی پنهان کرده است را فاش کند؟ به نظر می رسد ارتباطی بین این بزرگوار سابق و قهرمانان وجود دارد! زندگی روزمره قهرمانان بازنشسته چگونه است؟