خلاصه
یک سال پیش، دانش آموز دبیرستانی، ریکو، بوسه ای را از معلمش، سانو، در حالی که در اتاق مرجع خوابیده بود، دزدید. او با آگاهی از عواقبی که ممکن است به همراه داشته باشد، به او گفت که لحظه ای که آنها به اشتراک گذاشته اند باید مخفی بماند. در حال حاضر، ریکو پیامی را مییابد که روی میزش نوشته شده است که یک بار دیگر او را به اتاق مرجع هدایت میکند. به محض ورود، او از پشت با یک کراوات آبی تیره بسته شده است - و این بار، او کسی است که بوسه دریافت می کند. صدا همان میل به پنهان کاری را تکرار می کند، اما، با برداشتن چشم بند، ریکو متعجب می شود که چرا معشوقش ناگهان به نظر می رسد همسن اوست.