بهار فرا رسیده است... هاروتو، دانشجوی دانشگاهی که اکنون کاملاً حرفه ای است، می تواند به طور مستقل در یک آپارتمان زندگی کند، اما پدرش ناگهان برای او یک "خدمتکار" فرستاد زیرا او نگران شرایط زندگی خود بود. خدمتکار که به آپارتمان او آمد معلوم شد که منحرف بزرگی است و با رفتارهای وابسته به عشق شهوانی و ذهن کثیف خود، پسر نوجوان همیشه هر روز مورد تعرض او قرار می گیرد.