آیا یک آتش بازی بسته به زاویه ای که از آن مشاهده می شود متفاوت به نظر می رسد؟ نوریمیچی در یک شهر ساحلی آرام زندگی می کند. در روز نمایش بزرگ آتش بازی تابستانی، او موافقت می کند که با دوستان دوران کودکی خود از فانوس دریایی شهر بازدید کند تا آنها بتوانند آتش بازی را "از کنار" ببینند. با این حال، آن شب، نوریمیچی یک دعوت ناگهانی دریافت می کند تا با نازونا، دختری از کلاس که او عاشق مخفیانه اش شده، «فرار» کند. نقشه این زوج زمانی که مادر نازونا ظاهر می شود و دخترش را می کشاند با شکست مواجه می شود. نورومیچی به امید بازگرداندن نازونا آرزو می کند: اگر فقط می توانست یک بار دیگر تلاش کند... داستان معجزه آسایی از عشق جوان در پایان یک روز تکرار می شود.