خلاصه
درست زمانی که دنیای چولسو پس از تماشای ازدواج دوستش با پسر دیگری به پایان رسید، او شغل خود را به عنوان نگهبان باغ وحش نیز از دست داد زیرا مکانی که در آن کار می کرد در حال بسته شدن است. در حالی که او زندگی خود را می نوشید، ایده درخشانی برای نجات باغ وحش به سرش خطور کرد...