خلاصه
چهار سال پیش، تاکاشی، ماکوتو و گروه نزدیک آنها از دوستان راگبی، که خود را شکست ناپذیر بدون درد می نامیدند، پیمان بستند: وارد همان دبیرستان شوند و سونه کوگیو، مدرسه راگبی بسیار مسلط در منطقه را شکست دهند. اگرچه ماکوتو مجبور شد به نیوزلند نقل مکان کند، بقیه خدمه به قول خود عمل کردند و در همان مدرسه شرکت کردند تا سونه را شکست دهند که سال به سال ملی پوشان می شد. اما نتیجه به فاجعه ختم شد، زمانی که آنها به شدت له شدند که روحیه آنها را شکست و اعضای Invincible No Pain تصمیم گرفتند دیگر هرگز راگبی بازی نکنند. اما وقتی ماکوتو به عنوان یک بازیکن راگبی الهامبخش و شگفتانگیز از نیوزلند باز میگردد، تیم را متقاعد میکند تا یک بار دیگر بایستند و به قولی که سالها پیش داده بودند، عمل کنند.