خلاصه
خانم ایمه پیترز به شدت خواهان احترام است. پس از اینکه پدرش به طرز مفتضحانه ای باکرگی او را به حراج می گذارد، او از لندن فرار می کند تا در یورکشایر دورافتاده ای به عنوان یک فرماندار انتخاب شود. او از کشف کارفرمای جدیدش، کاپیتان دزد دریایی کورکوران، وحشت زده است، که هرگز به دنبال یک فرماندار نبود - او یک عروس می خواهد! جذابیت بی تزئین ایمی باعث می شود کاپیتان کورکوران دلیل واقعی ازدواج با او را فراموش کند. سپس او ثروت سکه های دوخته شده به اندام Aimée را کشف می کند... همسر جدیدش چه رازهایی را پشت سر خود پنهان می کند، آه، نمای بی گناه؟